۱۳۹۱ فروردین ۲۹, سه‌شنبه

خودشیفتگی روحانی (نارسیسیسم مذهبی)



بسیاری از ما خودشیفتگی روحانیون را تجربه کرده ایم. دراینجا منظورم روحانیت به مثابه گروه حاکم سیاسی نیست. بسیاری از روحانیون را می شناسیم که انسان های خوب ومهربانی هستند. کلیشه های مرسوم درباره روحانیون که همه آنها پولدار،دروغگو،خبیث،تارک دنیا،زنباز یا غیره هستند عقلا و تجربتا قابل قبول نیست و بیشتر عکس العمل های سیاسی به روحانیون حاکم است؛ اما از یک نکته به راحتی نمی توان گذشت. 
مدعای من این است که روحانیت مستعد خودشیفتگی است. این خودشیفتگی که در فیگور های روحانیون در خطاب قرار دادن مخاطبانشان، اعتماد به نفس کهکشانی شان در توضیح همه چیز و حتی اموری که هیچ تخصصی درباره آنها ندارند، ژست نگاه کردن وتونالیته صدا در حرف زدن وعبادت، نوع دست دادن(مصافحه) و بسیاری موارد دیگر قابل مشاهده است ریشه های عمیقی در جایگاه نمادین و واقعی ای دارد که این طبقه اشغال کرده است. روحانیت می آموزد که یک: صدای خداوند لال است . روحانیت با وجود تمام مدعیات موجود در متون اسلامی، خودرا واسطه فیض امر مقدس بر بندگان ارزیابی می کند. این القا از آسمان نمی آید و کاملا اجتماعی وبرساخته است. روحانیون در دستگاه آموزشی روحانیت و به واسطه متونی که می خوانند به این جایگاه می رسند که خودرا انسان کامل ببینند که در گفتگو با خداست وبه سبب برخورداری از فنون وآگاهی هایی درشناخت گناه و ترک آن و همچنین توانایی دردلبری از خدا، بهشت را در ید خود دارند. آنها حقیقت را یافته اند؛ حقیقتی که دردسترس دیگران نیست.مجموعه این گفتمان، روحانیت را نارسیس می کند و دیگری بزرگی از توده مردم را در ذهن او ایجاد می کند که باید کمکش کرد که به انوار الهی نزدیک شود.روحانیون، مردم را نیازمند خود می بینند نه از نوع نیاز به پزشک که از نوع نیاز به مادر.
دوم:روحانیون به این باور می رسند که انسان هایی خاص هستند که لیاقت وصلاحیت این را پیدا کرده اند که به این لباس و حرفه درآیند(جوهر متعالی). بی خود نیست که تا این میزان با هرنوع نگرش سیاسی و طبقاتی ای که دارند در مواجهه با یکدیگر برسر مساله "روحانی بودن" متحد می شوند. درتجربه زیسته من این بوده که این "خود صلاحیت بینی" قدرمشترک تمامی روحانیون است. نظام آموزشی روحانیت مقدمات نارسیسیسم و معاشقه با چهره خود را فراهم می سازد. نارسیسیسم از ریشه لغت یونانی‌شدهٔ نارسیس (نرگس، اسطوره نارسیسیوس) گرفته شده‌است. نارسیس ، مرد جوان خوب چهره‌ای بود که از عشق دوری کرد و برای همین محکوم به عشق ورزیدن به تصویر چهره خود در یک استخر آب گردید. 
مساله بعدی که مذهب را مستعد خودشیفتگی دارندگان ویژه اش می کند، ساختار اجتماعی روحانیت است(که البته از قدرت آن کاسته شده و دانشمندان وپزشکان بخشی از این جایگاه را به دست آورده اند). آن جمعیت انبوهی که به دلایل کاملا روانکاوانه دست بوسی می کند، تا کمر دولا می شود،ساکت وآرام به سخنان روحانی گوش می دهد،هیچ اعتراض ومخالفتی نمی کند، از او طلب دعا و واسطه فیض حق شدن می کند و غیره، مبنای واقعی چیزی است که خودشیفتگی روحانی را به نوعی بیماری ارتقا می دهد. مبنایی که بر نیاز بشری انسان بر جاودانگی و فارغ شدن بر ترس از مرگ استوار است.
اساساً یکی از دلایل مهم جذابیت حرفه روحانی برای بسیاری از طبقات نابرخوردار از منزلت اجتماعی همین کسب منزلت هاست.بازگویی می کنم که دقت کنید در اینجا اصلا منظورم تنها روحانیون برخوردار از قدرت سیاسی یا اقتصادی نیست بلکه نگاهی عمومی تر را مدنظر دارم.
این خودشیفتگی می تواند مقدمات خشونت را فراهم کند. چنانچه فردی حقیقت را نزد خود بداند(حقیقتی که هیچگاه تغییر نمی کند) و دیگران را در همه حال پایین تر از خود بداند، خشونت را در خود مهیا کرده است.فروید، خشونت را محصول خود شیفتگی می داند.از نظر فروید، لیبیدو(اشتیاق زندگی) دو شكل دارد:لیبیدوی شیی و لیبیدوی خودشیفتگی. اشتیاق انسان به آنچه بیرون از خود ادراك می كند(Object) ناشی از لیبیدوی شیی است و عشق انسان به خود، محصولٍ لیبیدوی خود شیفتگی است.در این نظریه ،هر چیز كه خود شیفتگی انسان را مورد تهدید قرار دهد خشم انسان را بر می انگیزد. خشونت سیاسی روحانیون نسبت به تضعیف اقتدار ایدئولوژیک حکومت وخشونت کلامی روحانیون نسبت به تضعیف جایگاه مرجعیت روحانیت ریشه در خودشیفتگی ای است که شخص روحانی آن را در طی سالهاکسب کرده است. وقتی در تحقیقات الیزابت كابلر-راس، مرگ شناس و سوگ شناس، می بینیم كه اولین واكنش انسان ها به مرگ قریب الوقوع اشان (خبر بیماری غیر قابل درمان ) پس از خروج از شوك و كرختی،خشم است در می یابیم كه بسیاری از خشونت ها ناشی از ترسی است که روحانیت به سبب در خطر افتادن جایگاه نمادین اش با آن روبروست.

به جمله عکس بالا نگاه کنید. نوشته: بگویید فاضل گفته بود. این یعنی نام من برای توجیه کارتان در برابر خدا کفایت می کند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر