۱۳۹۰ شهریور ۱۱, جمعه

برساخت اجتماعی و مکانیسم تدافعی

وقتی از من پرسیده می شود که از تحقیقات خود پیرامون متافیزیک و دین به چه نتیجه ای رسیدی ، بیش از اینکه بخواهم موضوع را تایید یا تکذیب کنم ، سعی در تبیین روش خود دارم
اولین اصل اساسی بر محوریت انسان است. به این معنی که چگونگی خطور کردن چنین تصوراتی مثل متافیزیک به ذهن باید مورد بررسی و موشکافی قرار گیرد. بدین منظور باید انسان را در حوزه رفتار و روان مورد ارزیابی قرار داد
اگر یک حادثه ناگواری مثل مرگ یکی از بستگان برای شما پیش آید ، سر خود را با یک عامل دیگری گرم می کنید تا موضوع فراموش شود و از بار نگرانی و ناراحتی کاسته شود. به هر صورت ممکن خود را توجیه می کنید مثلا می گویید قسمتش بوده و یا می گویید برایش بهتر شد که رفت و راحت شد . تمامی اینها در اصل سرپوشی بر طبع ناآرام شماست و شما با این کار سعی در دور کردن عوامل ناراحتی زا از خود هستید
این روش تنها در حوزه ذهن نیست بلکه در دنیای واقعی هم مشهود است. در اصل تمامی سختی هایی که در اعصار مختلف به بشر وارد شده وی را وادار به دفاع به جهت تداوم بقا کرده است. مثلا بشر به جهت مبارزه با عوامل طبیعی مثل باد و باران، و حتی بیماری ها و غیره به فکر سرپناه و راه حل بوده تا خود را حفظ کرده و به عبارتی دیگر خود را از شرایط ناآرامی و ناراحتی آزاد کند
این روش ها به نوعی بیانگر مکانیسم تدافعی بشر در حوزه ذهن و عین هست. این سیستم دفاعی برای بشر یک سپر ایجاد می کند تا بتواند با آن از تمامی عواملی که برایش خوش آیند نبوده جلوگیری کرده و هر چه راحت تر زندگی کند
حتی در یک خانواده وقتی به بچه شما پرخاش شود و هر چند اگر که حق با بچه شما هم نباشد شما به دفاع از بچه خود می پردازید چون جزو قلمروی شماست. مثال دیگر اینکه اگر روزی کسی به شما بگوید که کسی که شما به عنوان مادر می شناسید در اصل مادر واقعی شما نبوده و مادر واقعی شما دیگری است بدون شک در برابر این ادعا مقاومت می کنید چون با این باور بزرگ شده اید و جزئی از وجود شما گشته است
این مکانیسم تدافعی ریشه های بیولوژیکی و فیزیولوژی هم دارد. مثلا وقتی یک میکروب وارد بدن شود تمامی بدن شروع به عکس العمل نشان دادن می کند . حتی در حوزه جامعی هم افراد از قبیله خود دفاع کرده و به ناموس خود توجه دارند
حال یک تفکر ، یک دین ، یک باور که از بچگی با آن بزرگ شده اید و جزئی از وجود شما گشته را اگر در معرض خطر ببینید چه می کنید؟ بدون شک یک سپر در جهت مقابله با تمامی آنچه که دارد جزئی از وجود شما را زیر سئوال می برد ساخته و به شدت مقابله می کنید
این نکته ای است که باید قبل از ورود به بحث صحت و سقم متافیزیک به آن پرداخته شود یعنی جایگاه فرد مشخص شود که چه نوع سپر تدافعی در خود ایجاد خواهد کرد. در اصل در اینجا به یک خاصیت متریالی انسان اشاره شد که در شرایط متفاوت از خود نشان می دهد
حال برگردیم به مقوله ای مثل دین یا متافیزیک و این سئوال اساسی را مطرح کنیم که آیا اینها سپری دفاعی در برابر ناملایمات زندگی و ناشناخته ها نبودند؟ پس بشر در آن دوره ای که اطلاعات درستی از بسیاری از مسائل طبیعی مثل زلزله و سیل و طوفان نداشته چگونه می بایستی طبع ناآرام خود را آرام می کرد. اگر بسیاری بر این اعتقادند که خدا شناسی غریزی یا فطری هست ، در اصل اشاره به همین سپر تدافعی که بشر همیشه برای خود در برابر ناملایمات می ساخته دارند . خب رفتار بشر امروزه برای ما قابل پیش بینی وارزیابی هست و به همین خاطر کسانی که این واقعیت را درک کرده سعی در بهره برداری از چنین رفتارهایی به نفع خود را دارند چه در حوزه ذهنی - دینی یا هر مقوله اجتماعی - عینی